صداي وكيل

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

1 – موسساتي كه مقصود از تشكيل آنها جلب منافع  و تقسيم آن بين اعضاي خود نباشد اينگونه موسسات  را موسسات غير انتفاعي مي نامند كه كليه فعاليت هاي اجتماعي از قبيل انجمن هاي اسلامي و تخصصي و علمي خاص و احزاب و دستجـاب         سياسي و موسسات خيريه و صندوق هاي قرض الحسنه در قالب اين گونه موسسات مي باشند.

2 – موسساتي  كه مقصود از تشكيل آن ممكن است جلب منافع مادي و تقسيم منافع مزبور بين اعضاي خود يا غير باشد اينگونه موسسات ، موسسات غير تجاري مي نامند كه شامل فعاليتهايي از قبيل آموزشگاههاي علمي و فني و كلاس هاي زبان و مدارس غير انتفاعي و موسسات گازرساني يا ارائه خدمات شهري مانند نظافت و فضاي سبز و موارد ديگر در زمينه هاي فوق در قالب موسسات غير تجارتي مي باشد .

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

مقصود از تشكيلات و موسسات غير تجاري كليه تشكيلات و موسساتي است كه براي مقاصد غير تجاري از قبيل امور علمي يا امور خيريه و امثال آن تشكيل مي شود اعم از آنكه موسسين و تشكيل دهندگان قصد انتفاع داشته يا نداشته باشند .

 براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

شركتي است بازرگاني كه تمام سرمايه آن منحصرا توسط موسسين تامين گرديده و سرمايه آن به سهام تقسيم شده و مسئوليت صاحبان سهام ، محدود به مبلغ اسمي سهام آنها است و تعداد سهامداران نبايد از سه نفر كمتر باشد و عنوان « شركت سهامي خاص » بايد قبل از نام شركت يا بعد از آن بدون فاصله با نام شركت به طور روشن و خوانا قيد شود .

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

مهريه، مالي است كه ثبت آن در سندي به نام عقدنامه، شرايط خاصي را براي پرداخت و دريافت آن ايجاد مي‌كند؛ البته مي‌توان براي اين مساله ۲ جنبه شرعي و قانوني تصور كرد. ممكن است زني از نظر شرعي مهريه خود را به همسرش ببخشد، اما از نظر قانوني اين حق به قوت خود باقي است و حتي دستخطي كه مثلا مردي با اجبار يا در شرايط ديگري از همسر خود مبني بر بخشش مهريه بگيرد نيز دليلي قانع‌كننده براي دريافت مهريه نيست و ارزش حقوقي ندارد.
از نظر قانوني، مهريه تنها در دادگاه يا محضر قابل دريافت و پرداخت است و حتي در شكل ديگر ماجرا، اگر مردي خودرو، خانه يا شي ديگري را براي همسرش به عنوان مهريه بخرد، تا وقتي كه اين مساله در عقدنامه يا محضر با عنوان مشخصي مانند ۳ دانگ از خانه بابت مهريه به همسرم داده شد، ذكر نشود آنچه به اين طريق به نام همسر مي‌شود، در صورتي كه زن نپذيرد بخشي از مهريه است، تنها در حكم هديه خواهد بود

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

افزايش ثانوي مهريه مورد استناد نيست. زيرا بر اساس اصل كلي اگر در نكاح دائم مهر ذكر نشده يا عدم مهر شرط شده باشد نكاح صحيح است و طرفين مي توانند بعد از عقد مهر را به رضايت معين كنند. ولي صحبت در جايي است كه در موضوع مهريه تعيين شده بخواهد افزايشي پيدا شود. به اين معنا كه بعد از وقوع عقد و ثبت مهريه، طرفين تصميم به افزايش مهريه مي گيرند و حتي اقرارنامه اي تنظيم و توضيحاتي اضافه مي شود. اين شرايط جديد نمي تواند به عنوان مهريه اصلي تلقي شود در واقع افزايش بعدي يك تعهد است و عنوان و امتيازات مهريه را ندارد

 براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري 

البته برخي از اموال محكومين مالي در هنگام اجراي حكم، از شمول توقيف براي پرداخت بدهي مالي به شرح زير مستثني شده است.

* مسكن مورد نياز بدهكار و افراد تحت تكفل وي با رعايت شئون عرفي و به شرط سكونت در آن

* وسيله نقليه شخصي موردنياز متناسب با شأن بدهكار

* اثاثيه مورد نياز زندگي براي رفع حوائج ضروري بدهكار و خانواده و افراد تحت تكفل وي

* وسايل و ابزار كار

به طور خلاصه فارغ از امر مستثنيات دين، از مصاديق معرفي اموال، مي تواند بخشي ازحقوق افراد حقوق بگير (مستخدمان دولتي يا بخش خصوصي) باشد. افراد تا زماني كه بدهي خود را پرداخت نكرده باشند هرگونه اموالي كه بدست بياورند اعم از ملك، ماشين، حساب بانكي يا هرچيزي كه قابليت توقيف را داشته باشد، دادگاه به محض معرفي و درخواست مال از سوي زن در جهت توقيف مال و استيفاي بدهي اقدام خواهد كرد.

در نتيجه برخلاف تصور برخي افراد، مهريه بيش از ۱۱۰ سكه بخشوده نمي شود، اما براي مرد حبس به دنبال ندارد. عدم شمول قانون اجراي محكوميت هاي مالي در مازاد بر ۱۱۰ سكه به اين معني نيست كه در صورت دستيابي به اموال مرد نتوان مهريه را وصول كرد

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

كي از مهم‌ترين علت طرح دعواي تخليه، پايان يافتن مدت اجاره است. اگر به هر دليلي كه مالك يا مستاجر، مدعي خاتمه يافتن قرارداد اجاره باشد و طرف ديگر آن را نپذيرد ممكن است، دعواي تخليه مجال طرح پيدا مي‌كند. به طور مثال مالك هر زماني كه خواهان فروش ملك خود باشد مستاجر موظف به تخليه ملك مذكور نيست يا برعكس اگر مستاجر هر زماني كه ملكي با شرايط بهتر يافت نمي‌تواند اجاره را پايان‌يافته تلقي كند مگر اينكه مالك و مستاجر براي خود در طول مدت قرارداد، حق فسخ ايجاد كرده باشند (خيار شرط).

 براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

ممكن است شرط خاصي بين مالك و مستاجر پيش‌بيني شود كه در صورت عمل نكردن به آن شرط از سوي مالك تا فلان تاريخ، مستاجر حق فسخ قرارداد را داشته باشد يا برعكس. براي مثال بين مستاجر و مالك شرط شود كه تا فلان تاريخ در ملك مربوط تعميرات لازم اعمال مي‌شود و اگر طبق اين شرط مالك تا تاريخ مذكور اقدام به تعميرات ملك خود نكند، مستاجر مستحق فسخ قرارداد و تخليه ملك قبل از پايان موعد اجاره باشد يا اينكه در قرارداد اجاره شرط شود كه در صورت عدم پرداخت به موقع اجاره‌بها موجر حق فسخ قرارداد و تخليه مستاجر را خواهد داشت. 
چنانچه براي طرفين قرارداد نسبت به اينكه آيا داراي حق فسخ هستند يا خير ترديد حاصل شود، اصل بر آن است كه حق فسخ حاصل نشده است.
معمولا در قراردادهاي اجاره اين شرط وجود دارد كه موجر يا مستاجر در صورتي كه مايل به فسخ و بر هم زدن اجاره باشد يك يا دو ماه قبل از بر هم زدن اجاره به طرف مقابل اعلام كند در اين صورت با تسويه‌حساب موجر و مستاجر قرارداد اجاره به پايان مي‌رسد

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

به استناد ماده ۶۴۵ قانون مجازات اسلامي به منظور حفظ كيان خانواده، ثبت واقعه ازدواج دايم، طلاق و رجوع طبق مقررات الزامي است. چنانچه مردي بدون ثبت در دفاتر رسمي مبادرت به ازدواج دايم، طلاق و رجوع كند به مجازات حبس تعزيري تا يك سال محكوم مي‌گردد.
در سند نكاح‌نامه مشخصات زوج و زوجه، مهريه و ساير شرايط ذكر و به امضاء طرفين مي‌رسد.
طرفين مي‌توانند، ضمن عقد ازدواج شرايطي را نيز ذكر نمايد ليكن بايد توجه نمايند شرط ضمن عقد جزء شروط صحيح باشد. بنابراين شروط زير را در عقد نياورند:

۱- شرطي كه انجام آن غيرمقدور است.

۲- شرطي كه در آن نفع و فايده نيست.

۳- شرطي كه نامشروع است.

۴- شرطي كه خلاف مقتضاي عقد است.

۵- شرط مجهولي كه موجب جهل به عوضين شود.

- در هر سند نكاح‌نامه، تعدادي شرط به صورت پيش فرض آمده كه طرفين مي‌توانند ضمن مطالعه آنها را قبول كنند كه سردفتر ازدواج بايد دقيقاً اين شروط را تفهيم نمايد و مسئوليت ناشي از هريك را به طور شايسته و به صورت خصوصي به طرفين يادآور شود.
دقت در امضاء سند و يا تنظيم شروط ضمن عقد ازدواج، از بروز خيلي از اختلافات احتمالي پيشگيري خواهد كرد.
- اختيار تعيين مسكن با شوهر است مگر آن كه به موجب شرطي به زن داده شده باشد (ماده۱۱۱۴ قانون مدني).

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

در اسلام به مهريه توجه زيادي شده و يكي از حقوق زوجه است چون مهريه جزو حقوق زن محسوب مي‌شود. حق طلاق در اسلام به مرد داده شده است و حق نفقه به زن داده شده مراد از حق نكاح كه به زن داده شده؛ مجموعه از حقوقي است كه براي يك خانم قبل و بعد از ازدواج طراحي مي‌شود.
در فقه اسلامي ما انتخاب كننده ازدواج دختر است در حالي‌كه سنت‌هاي حاكم بر جامعه متاسفانه بعضا خلاف اين را در جامعه طراحي مي‌كند. مهريه حق مالي زوجه حساب مي‌شود و از تكاليف مالي مرد حساب مي‌شود و در موارد مختلف قانون مدني ماده ۱۰۷۸ الي ۱۱۰۱ به مساله مهريه زنان از قبيل چگونگي پرداخت مهريه، ماهيت مهريه، ميزان مهريه، مهريه بايد قابليت استفاده داشته باشد، تعيين مهريه با مقتضيات شرع و قوانين پرداخته شده است. فلسفه وجودي مهريه در حقيقت اين است كه مرد با تعيين مهريه نوعي علاقه، مهر و محبتش را به همسرش در حين ازدواج ابراز مي‌كند. وي دراين باره مي‌افزايد: مهريه قيمت و ارزش زن نيست. مهريه در حقيقت يك پشتوانه اقتصادي است منتهي پشتوانه‌ا‌ي كه با مقتضيات جامعه و شرع سازگاري داشته باشد. اگر مهريه زن را قيمت زن حساب كنيم، گويي زن را در عقد ازدواج به فروش مي‌رسانيم در حالي‌كه در فقه اماميه اصلا اعتقادي به اين مساله نيست. مهر ارزش زن حساب نمي‌شود بلكه يك ادعاي احترام مالي از سوي مرد نسبت به همسرش در اول ازدواج است. پديد آمدن مهريه در حقيقت نتيجه يك تدبير ماهرانه است كه خداوند متعالي در خلقت و آفرينش زن و مرد قرار داده است و مهريه با حيا و عفاف زن يك رابطه مرتبط دارد. زن با الهام فطري دريافته است كه عزت و احترامش به اين است كه خودش را به رايگان در اختيار همسرش قرار ندهد و در حقيقت در قبال دريافت هديه حاكي از مهر و محبت شوهرش، خودش را در اختيار همسر قرار مي‌دهد و با اقتضاي حيا و عفت خودش در اين امر وفادار به شوهرش مي‌ماند و اين نشان مي‌دهد كه مهريه در حقيقت يك تدبيري ماهرانه خداوند متعال است كه نشانه صداقت راستي مرد نسبت به زن حساب مي‌شود چون مهر صدقه هم گفته مي‌شود، نه صدقه به معناي بخشش به فقير بلكه صداقت كه نشانه صداقت

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي