مشاوره با وكيل خوب

مجتمع حقوقي صدف ارائه دهنده برترين راه كارهاي حقوقي-مشاوره حقوقي تلفني رايگان توسط وكلاي پايه يك دادگستري 16-66567311-021

مراجع معتبر شكايات پزشكي

۲۲۹ بازديد

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

تخلفات پزشكي مواردي هستند كه پزشك بر خلاف قوانين و مقررات وضع شده صنفي رفتار مي كند مانند سهل انگاري در انجام وظيفه و يا افشاي اسرار ولي جرايم پزشكي مواردي هستند كه در قانون مجازات اسلامي قانونگذار براي آن مجازات در نظر گرفته است ولي شخصي كه مرتكب آن مي شود پزشك و يا جزء تيم پزشكي است.رسيدگي به تخلفات پزشكي در صلاحيت دادسراي انتظامي پزشكي و رسيدگي به جرايم در حيطه صلاحيت مجاكم عمومي دادگستري است. رسيدگي به تخلفات پزشكي توسط هيات هاي بدوي انتظامي مانع رسيدگي توسط محاكم قضايي نمي شود ، چرا كه ممكن است پزشك اقدام به عملي نمايد كه واجد وصف مجرمانه باشد و چون چنين امري بالتبع تخلف نيز محسوب مي شود ، محاكم دادگستري و هيات هاي بدوي انتظامي هر كدام مي توانند جداگانه به موضوع رسيدگي كنند .

به عبارت خيلي ساده تر مردم در صورتي كه مشكلي در روند درمان يا اقدامات پزشكي پيدا كنند،چه ناشي از جراحي هاي مختلف زيبايي باشد مانند جراحي بيني يا گونه يا ليپوساكشن و چه از اقدامات غير جراحي مانند استفاده از ليرز،يا فرآيندهاي دندانپزشكي و يا استفاده از خدمات زيبايي پوست ميتوانند به يكي از اين مراجع مراجعه كنند :

  1. دادسراي ويژه امور پزشكي كه از اين طريق مي توانند ديه، و خسارات وارد شده را مطالبه كرده و اگر پزشك مرتكب قصور شده باشد مجازات او را هم از دادگاه بخواهند
  2. . شوراي حل اختلاف كه در واقع به پرونده هايي كه ديه درخواستي در آنها كمتر از 5 ميليون تومان مي باشد رسيدگي مي كند
  3. . دادسراي انتظامي سازمان نظام پزشكي كه نتيجه آن برخورد انتظامي با پزشك خواهد بود كه طيف وسيعي از اقدامات از توبيخ كتبي تا لغو پروانه طبابت به شكل دائمي را در بر مي گيرد

باز هم بايد تاكيد كرد كه در اكثر موارد مي توان هم به سازمان نظام پزشكي و هم به محاكم دادگستري به شكل همزمان مراجعه كرد و هيچكدام مانعي براي صلاحيت ديگري محسوب نمي شود.



براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

وصيت بر حمل(جنين)

۵۳ بازديد

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

گاهي ممكن است براي كسي وصيت كنيم كه هنوز متولد نشده باشد ( يعني جنيني كه در داخل رحم مادر است). شرط اجراي اين وصيت آن است كه جنين زنده متولد شود و چنانچه سقط شود، اين حق به ورثه او خواهد رسيد البته در صورتي كه ورثه موجبات سقط وي را فراهم نكرده باشند. صغير و مجنون هم مي توانند موضوع وصيت نامه باشند. در اين صورت در مورد صغير "ولي" و در مورد مجنون "قيم" بايد قبولي خود را بر پذيرش وصيت نامه اعلام كنند. در مورد شخص بالغ و رشيد، قبولي خودش شرط است و ملاك آن نيز قبولي او پس از فوت متوفي ( وصيت كننده ) است. چنانچه شخصي پس از فوت موصي وصيت را قبول كند، ديگر حق رد آن را ندارد.

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

مرجع صلاحيت دار جهت صدور گواهي انحصار وراثت

۵۵ بازديد

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

مرجع صلاحيت دار جهت صدور گواهي دادگاهي است كه آخرين محل سكونت متوفي بوده است. مطابق با ماده 20 قانون آيين دادرسي دادگاه هاي عمومي و انقلاب در امور مدني، دعاوي راجع به تركه متوفي و ارث در دادگاه محلي اقامه مي شوند. كه آخرين اقامتگاه متوفي در ايران، در آن محل بوده و اگر آخرين اقامتگاه متوفي معلوم نباشد، رسيدگي در صلاحيت دادگاهي است كه آخرين محل سكونت متوفي در ايران در حوزه آن بوده است. بنابراين اگر شخصي در طول مدت زندگي خود در شهر هاي مختلفي سكونت داشته باشد و براي مثال آخرين محل سكونت داشت باشد وبراي مثال آخرين محل سكونت وي اصفهان باشد، در صورت فوت وي، دادگاه اصفهان صلاحيت صدور گواهي انحصار وراثت را خواهد داشت هر چند كه شخص در شهر ديگري فوت نموده باشد يا اموال وي در نقطه ديگري قرار گرفته باشند. 

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

نداشتن شناخت(5 دليل اصلي طلاق)

۵۸ بازديد

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده. وكيل طلاق. وكيل پايه يك دادگستري

        چهارمين علت اختلاف و طلاق ميان زوج‌ها، تكراري شدن زن و شوهر براي يكديگر است. اين را بايد دانست كه رابطه زناشويي مانند يك گياه است و بايد براي رشد آن و جلوگيري از خراب شدن و پژمرده شدن به آن رسيد. منظور اين است كه حس‌ها و نگاه‌هاي تازه كه در روزهاي نخست آشنايي وجود داشته است را دوباره بسازيم. تازگي داشتن براي يكديگر سبب مي‌شود كه هر دو طرف از لحاظ عاطفي به يكديگر نزديك شوند و حس مهم بودن را به يكديگر انتقال دهند. زماني كه زوج‌ها وارد فضاي طلاق مي‌شوند در واقع اين پيام را براي يكديگر مي‌فرستند كه «تو براي من مهم نيستياين در حالي است كه هر دو طرف مي‌توانند كارهايي انجام دهند كه براي طرف مقابل تكراري و خسته‌كننده نشود


براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

پرسشي مهم در عسر و حرج

۵۳ بازديد

16 الي 66567311-021

وكيل خانواده, وكيل طلاق, وكيل پايه يك دادگستري

آيا كراهت زوجه از شوهر موجب عسر و حرج براي زوجه مي شود؟

پاسخ: صرف كراهت زوجه عنوان عسر و حرج ندارد و نمي تواند مصداق آن باشد زيرا كراهت با عسر و حرج فرق مي كند كه اصطلاحا طلاقي كه بر مبناي كراهت زن نسبت به شوهرش صورت مي گيرد طلاق خلع نام دارد. يعني طلاقي كه زن به واسطه كراهت از شوهرش در مقابل مالي كه به شوهر مي دهد از او طلاق مي گيرد. اما اگر دادگاه پس از انجام تحقيقات و رسيدگي هاي معمول تشخيص دهد كه نفرت زوجه از شوهر به حدي است كه ادامه زوجيت را براي زن غير ممكن مي سازد و موجب عسر و حرج اوست مي تواند حكم به طلاق برمبناي عسر و حرج صادر كند كه در اين حالت زن تكليفي به پرداخت مالي به شوهر ندارد

براي دريافت مشاوره تخصصي با بهترين وكيل ها با ما تماس بگيريد

مشاوره رايگان حقوقي

ضمانت اجراي مهريه

۵۰ بازديد

16 الي 66567311-021

همين حالا تماس بگيريد (مشاوره رايگان)

چنانچه زن به مجرد عقد مالك مهريه مي شود مي تواند آن را از شوهر مطالبه كنند و در صورت امتناع زوج مي تواند با مراجعه به دادگاه و طرق قانوني حق خود را دريافت نمايد.
 زن حق دارد تا قبل از دريافت مهريه از تمكين و زناشويي ممانعت نمايد چنين حقي در اصطلاح حقوقي( حق حبس) ناميده مي شود.
در ماده 1085 قانون مدني چنين آمده است:
« زن مي تواند تا مهر به او تسليم نشده از ايفاء وظايفي كه در مقابل شوهر دارد امتناع كند مشروط براين كه مهر او حلال باشد و اين امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود
 در ماده 1086 نيز تصريح شده است:
«  اگر زن قبل از اخذ مهر به اختيار خود به ايفاء وظايفي كه در مقابل شوهر دارد قيام نموده، ديگر نمي تواند از حكم ماده قبل استفاده كند معذلك حقي كه براي مطالبه مهر دارد ساقط نخواهد شد
طبق قول مشهوراگر زني از(حق حبس) براي گرفتن مهراستفاده نكند و از شوهر خود تمكين كند حق حبس او ساقط مي گردد.
 امام خميني (ره) نيز نظر مشابهي داشته و مي نويسد:
زن حق دارد شوهر را از تمكين و تسليم خود باز دارد، تا اينكه مهر را نقدي دريافت نمايد توانمندي يا تنگدستي تفاوتي در حكم ايجاد نمي كند در صورتي كه همه مهر مدت دار باشد يا بعضي از آن مدت دار باشد ولي مقداري از آن را دريافت كرده باشد حق ندارد شوهرش را باز دارد.
در مقابل گروهي ماده 1086 را نپذيرفته و بيان مي دارند كه:
 هرگاه زن قبل از گرفتن مهر خود تمكين نموده مي توان سپس امتناع از آن نمايد تا مهر خود را دريافت كند.
 آيت الله بروجردي نيز از طرفداران اين نظريه بوده و معتقدند:
 زن پس از اولين نزديكي هم مي تواند از حق حبس استفاده نمايد. گرچه برخي از علماء استفاده از اين حق را فقط تا قبل از اولين نزديكي ذكر نموده اند ولي ملازمه ندارد زيرا همبسترشدن گذشتن از حق محسوب نمي گردد كه بعد از آن بگوئيم( حق) ساقط مي شود
به نظر نگارنده نيز قول دوم منطقي تر به نظر مي رسند زيرا« حق حبس» براي حمايت از حق زن پيش بيني شده است و اگر به اين سادگي ساقط شود در حق زن ظلم محسوب مي شود.
لازم به ذكر است در صورت فوت همسر(مرد) زوجه مي تواند عليه ورثه زوج(در صورت فوت زوجه وراث او) به استناد بند 6 ماده 4 قانون حمايت از خانواده مصوب 1391/12/1 در دادگاه خانواده دعوي مطالبه مهريه مطرح نمايند.

مشاوره تخصصي با وكيل طلاق و وكيل خانواده

چه چيزهايي را مي توان مهريه قرارداد؟

۱۶۶ بازديد

16 الي 66567311-021

همين حالا تماس بگيريد (مشاوره رايگان)

همچنانكه ماده 1078 ق.م بيان مي دارد:
هر چيزي را كه ماليت داشته و قابل تملك نيز باشد مي توان مهر قرار داد، بنابراين تعيين مهريه يك توافق مالي بين زوجين است پس چيزي كه بعنوان مهريه تعيين مي شود بايد ارزش مالي داشته باشد به نحوي كه عرف آن را داراي ارزش بداند.
بعنوان مثال: يك دانه گندم يا يك قطره آب و چيزهايي از اين قبيل داراي ارزش مالي نيست. علاوه بر اين مهريه بايد قابل تملك نيز باشد بنابراين قراردادن چيزهايي مثل مسكرات كه استفاده از آنها شرعاً حرام بوده و مسلمان نمي تواند مالك آنها شود و همچنين قراردادن موقوفات به دليل غيرقابل نقل و انتقال بودن آن بعنوان مهريه خلاف قانون است.
با توجه به تعاريف موجود ازمال، اموري كه به صورت عين، منفعت، حقوق مالي يا اشكال ديگر باشند را مي تواند به نفع زن بعهد بگيرد. يااينكه علم، فن يا چيزي را به وي آموزش دهد.
چرا كه اين امور مستلزم صرف هزينه بوده و به گونه اي جنبه مالي دارد.
براي تعيين مهريه محدوديتي وجود ندارد و ميزان آن بسته به توافق طرفين است ولي طبق ماده 1078 قانون مدني نبايد آنقدر كم باشند كه ارزش مالي آن از بين برود

براي مطالعه كامل در اين زمينه به اين صفحه مراجعه نمائيد

 

مشاوره تخصصي با وكيل طلاق و وكيل خانواده

مهريه در نكاح موقت

۷۲ بازديد

16 الي 66567311-021

همين حالا تماس بگيريد (مشاوره رايگان)

مهريه هم در ازدواج دائم است و هم در ازدواج موقت. با اين تفاوت كه در ازدواج موقت عدم ذكر مهر موجب بطلان عقد است و در ازدواج دائم عقد باطل نيست و مهرالمثل تعيين مي شود. قانون مدني به موجب ماده 1075 خود نكاح منتقطع يا موقت را به رسميت مي شناسد. در نكاح موقت طلاق مفهومي ندارد با توجه به تعيين مدت در عقد نكاح زوج حق دارد در اثناي مدت از بقيه زمان تعيين شده صرفنظر نمايد كه اصطلاحاً آن را « بذل مدت» ناميده مي شود

مشاوره تخصصي با وكيل طلاق و وكيل خانواده

عوامل استقرار مهريه

۱۴۳ بازديد

16 الي 66567311-021

همين حالا تماس بگيريد (مشاوره رايگان)

سبب مالكيت مهريه عقد است ولي تمام آن در مالكيت زن مستقر نمي گردد و نيمي از مهر ملك متزلزل زن مي باشد كه براثر عوامل ذيل استقرار مي يابد:
1-    نزديكي:
مهر به سبب زناشوئي استقرار مي يابد و فقها اجماع دارند كه وقوع نزديكي از عوامل استقرار مهر مي باشد.
در تحرير الوسيله مطلق و طي عامل استقرار مهر يبان شده است.
« ادخول الذي يستقر به تمام المهر هواالمطلق الوط،  ولودبراً....» 
2-    فوت زوج يا زوجه:
چنانچه يكي از زوج يا زوجه بميرند و نزديكي هم واقع نشده باشد تمامي مهرالمسمي به نفع زوجه مستقر مي شود.
 در تحريرالوسيله تصريح شده است كه:
 «اگر يكي از زوجين قبل از نزديكي بميرد اقوي آن است كه همانند مورد طلاق،  مهر ضعيف مي گردد خصوصاً موردي كه زن فوت كرده باشد.»
3-   ارتداد زوج:
اگر زوج قبل از وقوع نزديكي مرتد شود و زوجه بايد بلافاصله از او جدا شود در اين صورت تمامي مهر به نفع زوجه مستقر مي شود ولي اگر قبل از وقوع نزديكي زوجه مرتد شود چيزي براي او نيست.
در قانون مدني هرچند حكم دو مورد ا خير به صراحت بيان نشده است ولي ماده 1082 بيان مي دارد كه زن به مجرد عقد مالك تمامي مهر مي گرد و ماده 1092 بيان مي دارد كه تنها طلاق قبل از نزديكي باعث تضعيف مهر مي شود

. مشاوره تخصصي با وكيل طلاق و وكيل خانواده

مالكيت زن بر مهريه

۴۹ بازديد

16 الي 66567311-021

همين حالا تماس بگيريد (مشاوره رايگان)

به مجرد انشاء عقد نكاح، زوجه مالك تمامي مهريه مي  باشد.
اگر مهريه، عين معين باشد به مجرد تحقق نكاح، آن عين به مالكيت زن در مي آيد و او حق هرگونه انتفاع و تصرف مالكانه همچون فروش و اجاره آن را خواهد داشت. اگر مهريه عين كلي باشد مانند مقداري پول يا طلا به محض وقوع عقد شوهر موظف به اداي آن خواهد بود و زن مي تواند آنرا مطالبه كند. مگر اينكه مدت زمان خاص يا اقساطي جهت تأئيديه آن منظور شده باشد.
 قانون مدني در ماده 1082 تصريح مي نمايد كه زن به مجرد عقد مالك مهر مي گردد و اين مالكيت زن نسبت به مهر را به صورت مطلق قرار داده است. يعني زن مي تواند هرگونه تصرفي در آن نمايد. اين مالكيت نسبت به نصف مهر به مجرد عقد منجز و نسبت به نصف ديگر تا قبل ازوقوع نزديكي متزلزل است.
در تحريرالوسيله در اين مورد اينچنين بيان شده است:
« و مالكيت تمام آن با وقوع نزديكي مستقر مي شود
 بنابراين اگر شوهر قبل از نزديكي زن خود را طلاق دهد و عين مهرمالكيت زن موجود باشد نصف مهر به شوهر برمي گردد. در غير اينصورت ملزم به دادن بدل آن از مثل يا قيمت آن خواهد شد و اگر هنوز مهر پرداخت نشد، فقط نيمي از آن را استحقاق خواهد داشت

مشاوره تخصصي با وكيل طلاق و وكيل خانواده